سفارش تبلیغ
صبا ویژن

روزانه ها

تراوشات ذهنی بعد از خواندن یک عدد کتاب

    نظر

کتاب " از یقین تا یقین" دکتر یثربی را تازه تمام کرده ام. و این هایی که ملاحظه می فرمایید ارتباط مستقیم با آن کتاب دارند:

خواهی بدانی ره اولینی                 اعوذ بالشک من یقینی!

منزل دوم باشد این چنینی               مشکوکٌ فی شک من الیقینی

می رسدت پیام سومینی                 الی الشک من الشک شکینی!!

باشد تو را منزل آخرینی                   من الشک و الی الشک، لا یقینی!

 

پی نوشت: از این همه لیست های رنگ و وارنگ به بی رنگی نیت های خالصانه پناه می برم. خدایا کمک کن این خاک عزیز را با سربلندی بسازیم.


ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد

ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد 
در دام مانده باشد صیاد رفته باشد 

آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله 
در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد 

امشب صدای تیشه از بیستون نیامد 
شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد 

خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا 
صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد 

از آه دردناکی سازم خبر دلت را 
وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد 

رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت؟ 
با صد امیدواری ناشاد رفته باشد 

شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی 
گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد 

پرشور از "حزین " است امروزکوه و صحرا 
مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد 

حزین لاهیجی


عیده و باز کبوترا...

عیده و باز کبوترا

خواب می بینن ماهی شدن

شیرن و نعره می کشن

عکس رو ده شاهی شدن

عیده و توی سینما

فیلمای رنگی می ذارن

قصه ی مرد شیشه ای

بانوی سنگی می ذارن

عیده و باز کفشای من

لنگه به لنگه، تا به تاست

تو این غریبی، خونه مون

از کی بپرسم که کجاست؟

عیده و باز نم نم بارون گرفت

دست تر و شبنمی مو

برق چراغون گرفت

همه خوشن چشم من اما تره

عمر منو این دل داغون گرفت

محمد صالح علا 

-------------------------------------------------------------

ببخشید خیلی عیدونه نشد

حال و هوای خودمم اینجوریه این روزا


من خواب دیده ام...

 
در برگریز درد لگدکوب می شوی

سروی، ولی تکیده تر از چوب می شوی

با گیسوان سربی و آن چهره صبور

داری شبیه حضرت ایوب می شوی

قیصر نبود آن که برآمد به جلجتا

تو کیستی که یکسره مصلوب می شوی؟!

لبخند بر لبان تو پرپر نمی شود

از موج درد، گرچه پر آشوب می شوی

قانون عشق سوختن است و به قدر درد

محبوب آستانه محبوب می شوی

مانند آفتاب دلم سخت روشن است

من خواب دیده ام... به خدا خوب می شوی!



دکتر محمدرضا ترکی - شاعر و استاد دانشگاه - چندی قبل و به امید سلامتی و بهبود قیصر امین پور شعری را سرود که خواندنش ما را متوجه عمق رابطه عاشقانه و دل انگیز او با شاعران و دوستدارانش می کند.
 
شب جمعه است برای شادی روح همه رفتگان و به خصوص قیصر امین پور یه فاتحه و صلوات.
اللهم صل علی محمد و علی محمد و عجل فرجهم