• وبلاگ : روزانه ها
  • يادداشت : چه مي شود اگر علم ثابت کند خدايي هست؟
  • نظرات : 0 خصوصي ، 2 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    يادش به خير پارسال! ترم قبل...
    و تماشاي دسته جمعي مان توي زيرزمين يخ زده اما خاطره انگيزمان...

    نويسنده: محمد علي کوشش
    مترجم: محمد علي کوشش

    تکامل گراها مي گويند که نخستين سلول در زير حجم عظيمي از آبهاي گل آلود و بر اثر تابش نور و وزش بادهاي سهمگين، به طور غيرارادي و ناگهان ظاهر شد. وقتي از آنها مي پرسيم که چگونه چنين چيزي ممکن بوده، آنها مي گويند که به شکل معجزه آسايي اين اتفاق روي داده است. از آنها مي پرسيم آيا مي توانيد در همان شرايط از مواد بي جان مواد زنده در آزمايشگاه بسازيد، بي پاسخ مي مانند و فقط يک سري نظريات تخيلي را ارائه مي دهند.

    سپس وقتي مي پرسيم که چگونه سلول لاشعور توانسته انسان ها، گياهان و حيوانات را حيات ببخشد، آنها با گفتن اين که "اتفاقي" بوده، قضيه را جمع بندي مي کنند. آنها يک الهه خيالي به نام شانس دارند و به راحتي اين گونه استدلال هاي سفسطه آميز را به ميان مي آورند. آنها مي گويند که گل ها، گيلاس ها، پرتقال ها، خرگوش ها، ببرها، سگ ها، و از همه مهم تر انسان هايي که اتم را مي شکافند و به سفر فضا مي روند، به صورت اتفاقي خلق شده اند. حتي يک کودک دبستاني هم به اين نظريه مي خندد، اما کساني که تحصيل کرده اند و استاد دانشگاه شده اند، آن را جدي مي گيرند و برايش توجيه مي سازند. اين نشان مي دهد که داروينيسم چگونه به لحاظ زباني مردم را مسحور خود کرده است. اما پروردگار متعال امروز آن تسلط را از بين برده، و مردم کم کم دارند حقيقت را مشاهده مي کنند. داروينيسم به زودي به تاقچه هاي پرغبار تاريخ سپرده مي شود و مردم از اين که چگونه يک عمر فريفته آن بودند، شگفت زده خواهند شد. و البته با فروپاشي دارونيسم، خيمه ماترياليست فرو خواهد ريخت.

    ماترياليست هاي امروز همان بت پرستان ديروز هستند. زماني مردم جاهل از گل و آب مجسمه اي مي ساختند و مي گفتند اين خداي ما است. و آن بت بي جان را که قادر به انجام کوچکترين کاري نبود خدا و آفريننده خود مي دانستند . امروزه همان بت پرستي پيشرفت کرده است و مدرنتر شده و به شکل ديگري در آمده است. در حقيقت ماترياليست ها و ماده گرايان مي گويند که خداي آنها همان ماده و طبيعت است. يعني در کره زمين که از 70 درصد آب و 30 درصد خشکي يعني همان گل(بت- ماده) تشکيل شده است با گذر زمان انسان هوشمند روئيده است. اما غافل از اينکه ماده بدون وجود هوش و آفريدگاري بي نهايت هوشمند، به اندازه همان بت گلي، قدرت دارد و قادر به آفرينش يک مگس هم نيست.

    در اين کتاب با دلايلي کاملا عقلاني ثابت مي کنيم که تکامل يک توهم بيش نيست. موضوعاتي همچون " عدم امکان آميزش" و " قوس کف پا " براي اولين بار در اين کتاب مطرح مي شوند و بر اساس آنها و همچنين ذکر دلايل ديگر به رد نظريه تکامل مي پردازيم و در فصل دوم نظريه جنجالي انقراض دايناسورها توسط طوفان نوح مطرح گرديده است. در فصل سوم ، به بررسي پيچيدگي هاي حيات مي پردازيم که نشان مي دهد که تصور اينکه حيات بر اساس شانس و گذر زمان بوجود آمده است تا چه حد بي پايه و بي اساس و تا چه حد تخيلي مي باشد.

    پاسخ

    سلام بر شما پژوهشگر گراميبعد از خواندن کتابتان نظرم را در همين جا اعلام مي کنم. از معرفي کتابتان ممنونم و برايتان توفيقات بيشتر از خداوند خواستارم.موفق باشيد