نماد گمشده: باور کنیم ماسون ها این چنین هستند؟!
برای خواندن این پست باید درباره ی دو چیز اطلاع داشته باشید: فراماسونری و داستان کتاب "نماد گمشده".
با توجه به نزدیک شدن به سال 2012 و این نکته که بارها از سوی رسانه های زیر سلطه ی تشکیلات فراماسونری این سال به عنوان سال پایان دنیا (آخر الزمان) معرفی شده، شاهد تلاش بی وقفه ی آنان برای معرفی خود و تشکیلاتشان در سطحی وسیع هستیم.
اگر در گذشته سعی می شد این تشکیلات به عنوان یک سازمان سری و زیرزمینی مخفی نگه داشته شود، امروز با نزدیک شدن به سال 2012 و به تعبیر آن ها آخر الزمان، آن ها سعی می کنند خود را به مردم بشناسانند. اگر در گذشته این محققین گمنام بودند که درباره ی لژهای مخفی اطلاع رسانی می کردند و به مردم هشدار می دادند امروز خود لژنشینان دست به کار شده اند و خود را به مردم معرفی می کنند. آن چه سعی می کنند در تمام فیلم ها، سریال ها و کتاب هایی که منتشر می کنند بیان کنند این است که فرماسونری گروهی از ثروتمندان طرفدار علم هستند که ثروت شان را در این راه مصرف می کنند! از آخرین تلاش های آنان در این مورد کتاب "نماد گمشده" نوشته ی "دن براون" است. این کتاب که در ادامه ی کتاب های پرفروش این نویسنده، رمز داوینچی و شیاطین و فرشتگان، نوشته شده درباره ی دو چیز بحث می کند: فراماسونری و علم نئوتیک.
فراماسونری در این کتاب طوری توصیف شده که همه ی تصورات قبلی که در مورد این گروه وجود داشت را رد می کند. مثلاً این مورد که فراماسونری یک گروه سری است به شدت در این کتاب رد شده است و جالب این جاست که رد این نظریات توسط شخصیتی صورت می گیرد که یک نماد شناس معروف و فردی آکادمیک است: رابرت لانگدون. به این ترتیب دیگر هیچ جای بحثی باقی نمی ماند چرا که تمام تصورات قبلی را مردمی عامی(مثلاً رئیس نگهبانان کاپیتول) مطرح می کنند. مسلماً فردی که دکترای نماد شناسی از هاروارد دارد و سال ها روی نمادهای گوناگون تحقیق کرده، خیلی بهتر از عامه ی مردم از این گروه و تشکیلاتش اطلاعات دارد به خصوص که دوست نزدیک و چندین ساله ی او از فراماسون های رتبه ی 33 است! دومین چیزی که در این کتاب در مورد فراماسون های رد می شود، نماد گرایی محض این جریان است. در کتاب این نماد گرایی را یک توهم(!) معرفی می کند البته جالب است که قبل از آن تمام این نمادگرایی ها را به نام می آورد. مثلاً در مورد عدد 13 که عدد مقدس فراماسون هاست در کتاب این گونه آمده: (لانگدون در مورد 13 بودن پله هایی که به دخمه ی کاپیتول منتهی می شوند، با خود می گوید) دوست داشت بداند نظریه پردازان "سیزدهه" ی توطئه های آمریکا چه جشنی می گرفتند اگر می دانستند دقیقاً سیزده اتاق انبار در زیر کاپیتول مدفونند. به نظر بعضی ها خیلی مشکوک بود که مهر اعظم ایالات متحده سیزده ستاره، سیزده تیر، سیزده پله ی هرم، سیزده شیار بر روی سپر، سیزده برگ زیتون، سیزده زیتون، سیزده حرف در عبارت annuity coeptis ، سیزده حرف در e pluribus unum و غیره و غیره وجود داشت.
(درباره ی عدد 13 و دلار و ارتباطش با فراماسونری در این جا اطلاعات بیشتری هست. البته اصل مقاله مربوط به وبلاگ Anti Semitism است ولی چون عکس های این پست در وبلاگ اصلی لود نمی شوند به این وبلاگ آدرس داده ام.)
و این یعنی از نظر رابرت لانگدون(و نویسنده ی کتاب که از طرف بزرگترین ناشران جهانی حمایت مالی می شود) اصلاً مشکوک نیست که این همه عدد 13 دور و بر آن هاست و همه ی آن ها هم در نمادهای ملی کشورشان(ایالات متحده) آمده!
یعنی این کتاب سعی دارد دقیقاً دو نقطه ضعف این تشکیلات (سری بودن آن و نمادگرایی آن) را مخدوش و ناموجه جلوه دهد. که البته شدنی نیست! چون آن قدر دلیل و مدرک برای آن هست که قابل انکار نیست.
ادامه دارد...
پی نوشت : یک نکته ی جالب توجه تفاوت جلد این کتاب در دو کشور انگلیس و آمریکاست. در ایران هم تصویر روی جلد این کتاب هیچ یک از این دو تصویر نیست! درباره ی این تصاویر نیز خواهم نوشت. انشاالله